نمایش خلاق
در این کلاس به توانمندیهای فردی و اجتماعی فرد از قبیل دقت و تمرکز، خلاقیت، تخیل، خرد جمعی و کار گروهی، نظم پذیری و … پرداخته میشود.
گذراندن این دوره برای علاقهمندان به هنر بازیگری دارای سن کمتر از ۱۱ سال الزامیاست.
این مهم در بطن دورههای تخصصی بازیگری نیز وجود دارد ولی در این دوره کاملا تخصصی تنها به این موارد پرداخته خواهد شد.
دیدگاه استادان
شراره طیار
نمایش خلاق با بهرهگیری از موقعیتها و بازیهای نمایشی، باعث تقویت اعتماد به نفس، تمرکز و بدنآگاهی در کودکان و نوجوانان میشود.
در این دوره کودکان به واسطه انجام کارهای گروهی، تحلیل موقعیت و شخصیتشناسی با ماهیت خرد جمعی آشنا میشوند. همچنین میآموزند چگونه به بیان خویش بپردازند و در مسیر خودآگاهی گام بردارند.
این دوره در سه رده سنی نونهالان (5/2 تا 4 سال)، خردسال (4 تا 7 سال)، کودک (7 تا 12سال) برگزار میشود.
در دوره نونهالان، تمرکز اصلی بر کسب مهارتهای دستورزی، تخیل خلاق، جانبخشی به اشیا و آشنایی نسبی با دنیای درون و برون است.
در دوره خردسال، بازیهای کلاس بر مبنای تقویت تمرکز و اعتماد به تفس پیش میرود. در این دوره خردسال با پروسه آموختن آشنا میشود و تلاش میکند تا بتواند از درونیاتش سخن بگوید. در این کلاسها سرعت عمل خردسالان افزایش مییابد. با تقویت قدرت تشخیص دنیای خیالی و واقعیت، کمکم با مفاهیم ترس، خجالت، غم، شادی، صبر و… آشنا میشوند.
در دوره کودکان، بازیها پیچیدهتر میشود و کمکم کودکان میتوانند یک موقعیت خیالی نمایشی را طراحی کنند، این موقعیت از تجربههای مشابه آنها در زندگی واقعی نشأت میگیرد و ناخودآگاه به برونریزی و گفتگو درباره درونشان، ختم میشود. کودک میآموزد با دوستانش کارهای گروهی انجام دهد و یک زندگی شخصی با آنها داشته باشد که مسئولش است. این موقعیت به کودک اعتماد به نفس و عزت نفس میدهد. همچنین مسؤلیتپذیری را در او تقویت میکند.
بازیهای تمرکزی در هر سه رده سنی بخشی از کلاس است.
بهاره میرزاپور
مضمون این کلاس بیشتر بازی درمانی است. یعنی به کار گیری بازیهایی که در جهت پرورش و ارتقای مهارتهای کودکان استفاده میشود. در نخستین جلسه، یک بازی را برای آشنایی هنرجویان با یکدیگر و نیز ارزیابی خودم به عنوان مربی طراحی میکنم و با این بازی به شناختی اولیه از یکدیگر میرسیم. در خلال جلسه اول تا حدودی میتوانم کودکان را رصد کنم که در چه سطح و درجهای هستند.
در این بازیها در درجه اول، بیان خود داریم یعنی درباره آنچه دوست داریم یا آنچه دوست نمیداریم، درباره خودمان و اینکه چرا به این کلاس آمدهایم، صحبت میکنیم. رصد جلسه اول نشان میدهد هنرجویان به چه نوع بازیهایی نیاز دارند؛ بازیهایی که تمرکزشان یا اعتماد به نفسشان را بالا ببرد، یا به حل مساله و کارهای گروهی بینجامد. ممکن است در کلاسی، یک بازی طراحی شود که فقط ویژه آن هنرجویان باشد. برای نمونه ترم گذشته، هنرجویانی داشتم که مشکل عدم پذیرش جنس مخالف را داشتند. به این معنا که دخترها فقط با دخترها بازی میکردند و پسرها هم به همین شکل و جالبتر آنکه گروه دختران و پسران برای یکدگیر، نقشه و طرح توطئه تدارک میدیدند، به همین دلیل، یک بازی طراحی کردم که هنرجویان همدلتر شوند. این بازی هم حالت فستیوال داشت، یعنی رقابت گروهی داشتند و هم کار گروهی ایجاد میکرد. هر گروه، یک سر مربی داشت که باید دلسوزانه نکات را به اعضای گروه متذکر میشد. هنرجویان به این بازی بسیار علاقهمند شدند. این بازی در هر مرحله سختتر میشد ولی به تناسب، کودکان به همان هدفی که من در نظر داشتم، رسیدند.
آنچه در کلاس نمایش خلاق و این بازیها اهمیت دارد، این است که کودکان از بازی لذت میبرند، سرگرم میشوند و بعد درباره بازی گفتگو میکنیم، درباره احساسشان در آن بازی، اتفاقاتی که برایشان رخ داده یا موارد مشابهی که در زندگی عادیشان تجربه کردهاند.
کودک، هدف را نمیداند ولی مربی بر اساس آن هدف، بازی را طراحی کرده است. آن هدف در بلند مدت، رسیدن به تمرکز بالا، اعتماد به نفس بالا، توانایی حل مساله، توانایی نه گفتن و همه آن چیزی است که مهارت محسوب میشود و بزرگسالان نیز در زندگی شخصی خود، از نداشتن آن رنج میبرند.
این پروسه زمانبر است و این گونه نیست که در طول یک ترم سه ماهه، کودکی که از تمرکز پایینی برخوردار بوده، ناگهان کاملا متمرکز شود. این پروسه، روندی آهسته و پیوسته است ولی در پایان ترم، قطعا تفاوتهایی در کودکان ایجاد میشود که در دورههای بعدی، کامل میشود.
نکته دیگر اینکه هیچ یک از کودکان، قضاوت نمیشوند. هر کودکی با هر توانایی میتواند ازکلاس و بازیها لذت ببرد و به هدفی که مربی در نظر گرفته است، نزدیک شود.
محمد الهدادی
نمایش خلاق دنیای بسیار پیچیدهای دارد و تمرینها و بازیهای بسیار زیادی برای آن طراحی میشود و برای هنرجویان در همه ردههای سنی اعم از خردسال، کودک و نوجوان کارایی دارد.
یکی از مهمترین اهدافی که من در کلاسهایم دنبال میکنم، این است که هنرجویان به یک نظم و کار گروهی برسند. درک این موضوع بسیار مهم است زیرا انجام کار و داشتن روحیه گروهی در تمرینها و در نهایت اجرای تئاتر، اهمیت بسیار دارد؛ اینکه هنرجویان این روحیه همبستگی را درک کنند و آگاه باشند که کاری را با همراهی دیگران انجام میدهند و در فعالیتی مشارکت دارند که همه به یکدیگر نیاز دارند و لازم است به یکدیگر توجه کنند. این موضوع در کلاس من خیلی مهم است و برای رسیدن به آن، هم تمرینهای گروهی دارم و هم تمرینهای انفرادی.
کلاس من به بخشهای مختلفی تقسیم میشود اول بر کار گروهی تمرین میکنیم و بعد بر بیان، حرکت و تخیل هنرجویان که سه عنصر مهم تئاتر را تشکیل میدهند و برای هر بازیگر و هنرمند تئاتری، اهمیت بسیار دارد. من نیز در کلاسهایم بر این موارد کار میکنم اما با تمرینها و بازیهای مناسب با سن و سال هنرجویان کلاس.
بخش دیگری که درکلاس من خیلی مهم است و هنرجویان بسیار آن را دوست میدارند، قصه گفتن و بازی کردن این قصهها به صورت نمایش است. هر کدام از اینها بازیها و تمرینهای خاص خود را دارد. بنابراین در هر جلسه کلاس، بخشی را به بازیهای گروهی و بخشی دیگر را به تمرینها و بازیهای انفرادی اختصاص میدهم که بسته به کلاس و انرژی هنرجویان تقسیم میشود. برای این منظور، حتما در هر جلسه بخش اولیه را به بازیهای دستگرمی و گروهی اختصاص میدهم؛ بازیهایی که باعث تقویت حرکت در هنرجویان میشود از مواردی مانند راه رفتن آدمهای مختلف تا ساختن اشیای گوناگون که توامان هم حرکت و بدن است و هم تخیل. از این نظر، بازیهای اول کلاس خیلی مهم است.
در بخش دوم که تمرکزمان بیشتر میشود، بر بازیهای بیانی کار میکنیم مثل تولید صداها و لحنهای مختلف و بخشی دیگر به تمرینهای تخیل اختصاص دارد که به فکر و تخیل کودکان مربوط میشود.
در کنار اینها بر بخش بداههپردازی هم کار میکنم که خود درسی مهم در تئاتر است و هنرمندان و استادان بزرگ بازیگری، آن را درسی کاملا جدی در بازیگری میدانند. بداههپردازی را با همه سنین میتوان کار کرد. برای انجام این کار، یکسری تمرینهای نمایشی بسیار ساده اما در عین حال بسیار مهم داریم. بویژه برای گروه سنی کودک که در دوره نمایش خلاق و کلاسهای پایهایتر شرکت میکنند و بعدا به کار اجرایی وارد میشوند، این تمرین باعث میشود روی صحنه و هنگام بازی در نقشهای مختلف راحتتر باشند چون ما بر حالتها و احساساتشان کار میکنیم. به این صورت که اول درباره حالتها و احساسات مختلف صحبت میکنیم و بعد هنرجویان آن حالات را بازی میکنند. مثلا آدمی که عجله دارد، یا آدمی که خسته است، یا دنبال چیزی میگردد و … اول بدون دیالوگ و بعد با دیالوگ. یعنی آرام آرام آنچه را به نمایش مربوط میشود، به آن اضافه میکنیم تا به این شکل، کودکان، احساسات و حالتهای رفتاری را درک کنند. با این شیوه، کودکان هم خودشان بهتر بازی میکنند و هم وقتی این حالتها را در همبازیها یا دیگر بازیگران میبینند، به خوبی آن را تشخیص میدهند.
نکته مهم که باید به همه اولیا و کسانی که کودکانشان را به دوره نمایش خلاق
میآورند، توضیح بدهیم که نمایش خلاق با تئاتر و تئاتر خلاق متفاوت است. در نمایش خلاق اصلا نتیجه و اجرای نمایش مهم نیست بلکه آنچه اهمیت دارد، اتفاقاتی است که در کلاس و تمرینهای گروهی میافتد و کودکان به یک درک گروهی میرسند. بنابراین، برآیند قضیه خیلی مهم نیست بلکه فرآیند آن مهم است. برعکس تئاتر که در آن دنبال نتیجه هستیم و برای اجرا، تمرین میکنیم ولی در نمایش خلاق، اصلا اجرای تئاتر مهم نیست. مهم این است که اعتماد به نفس شرکتکنندگان بالا برود ، خوب صحبت کنند و بویژه بتوانند احساسات خود را بروز دهند و مهمتر از آن، احساسات خود را کنترل کنند. اینها در نمایش خلاق خیلی مهم است و ما بر اینها خیلی کار
میکنیم تا بتوانیم احساسات کسانی را که خیلی بیرونی و زیاد از حد است، مدیریت و کنترل کنیم و برعکس به کسانی که نمیتوانند احساسات خود را بیرونی کنند، کمک کنیم تا بتوانند احساسات خود را بروز دهند و به تعادل برسند. همه اینها ناخودآگاه اتفاق میافتد.
در حال حاضر موضوع تمرکز در این کلاسها بسیار مهم است چراکه امروزه بیشتر کودکان تمرکز پایین و در عوض حرکات اضافه دارند. به همین دلیل بر تمرکز آنان خیلی کار میکنم به این معنا که بدانند چه موقع باید حرکت کنند، و چه موقع باید بنشینند و توجه کنند و در این کلاس کمکم تفاوت این دو را میآموزند.
و نکته مهم دیگر اینکه در بسیاری از موارد، نمیتوانیم کودکان را با جملات مستقیم هدایت کنیم چراکه آنان با بازی و به صورت غیر مستقیم همه چیز را یاد میگیرند هر چه مسایل را به طور مستقیم به آنان آموزش دهیم، بیشتر از آموزهها دور میشوند و برعکس هرچه با بازی و خنده و شوخی جلو برویم، پذیرششان بیشتر میشود.
حمیدرضا حمیدی
اگر بخواهم در حالت کلی از نمایش خلاق صحبت کنم، باید بگویم به رشد مهارتهای فردی و گروهی کمک میکند. مهارتهای فردی میتواند شامل شناخت و بروز احساسات، رشد تخیل، پرورش تمرکز و از این دست مهارتها باشد. مهارتهای جمعی نیز میتواند شامل مهارتهای ارتباطی باشد. به این معنا که هنرجویان بتوانند فعالیتی را به شکل گروهی انجام دهند و جالب است که همان کار گروهی، بر رشد مهارتهای فردیشان هم تاثیرگذار است.
نمایش خلاق کمک میکند کودکان به رهاسازی برسند و بتوانند خلاقیتهای خود را بروز دهند.
من در کلاسهایم این مباحث را دنبال میکنم. اگر بخواهیم به شکل صرفا تخصصی به تئاتر بپردازیم، هنرجویان کودک خسته میشوند و ممکن است از این راه دلزده شوند. زیرا به طور قطع، طرح یکسری از مباحث تخصصی تئاتر برای کودکان زودهنگام است. باید توجه داشته باشیم با توجه به شرایط سنی و هوش هیجانی کودکان ، در هر سنی یکسری از مهارتهایشان پرورش پیدا میکند. به همین دلیل ورود به شکل تخصصی به تئاتر، بیشتر برای کودکان آسیبزننده است تا اینکه مفید باشد.
مهارتهای فردی مانند افزایش تمرکز برای همه امور زندگی ضرورت دارد. ضمن اینکه در بحث هنر هم موضوعی بسیار با اهمیت است به طوری که همه بزرگان تئاتر درباره لزوم تمرکز و نیز بحث رهاسازی و از بین بردن تنشهای عضلانی و ذهنی (ریلکسیشن) سخن گفتهاند و این چنین است که همه گروههای نمایشی، برای تمرین تئاتر، ابتدا به رهاساز تنشهای عاطفی و ذهنی میپردازند و بعد از تمرکز، به بحث تکنیک میرسند. البته رهاسازی ذهنی و عضلانی باید در شرایط خاصی برای کودکان انجام شود و در قالب بازیهای نمایشی و خلاقانه است که به این رهاسازی میرسیم.
تمرکز، مقولهای است که حتی وقتی کودک میخواهد در کلاس مدرسه بنشیند، نیز به آن نیاز دارد زیرا تا زمانی که ذهنش آمادگی لازم را نداشته باشد، هیچ درسی را متوجه نمیشود. بنابراین تمرکز، یکی از مهمترین و پایهایترین ارکان آموزشی و پیش نیاز تمام آموزشهاست.
رهاسازی هم مانند تمرکز در تمام مراحل زندگی کاربرد دارد.
موضوع بعدی تخیل است. موضوعی که در آموزش و پرورش کودکان بسیار مهم است ولی متاسفانه در سیستم فعلی آموزشیمان، جلوی تخیل و خلاقیت دانشآموزان را میگیریم و حتی شاید آن را سرکوب کنیم و اجازه پرسشگری به آنان نمیدهیم درحالیکه همان سوال کردن و بارش فکری، نشانگر تخیل آنان است. تا زمانی که تخیل قدرتمند نباشد، کودکان حتی در بحث آموزش دروس مدرسه هم دچار مشکل میشوند چراکه درسی مانند ریاضی، هم به تخیل وابسته است.
اینها راههایی است برای ارتقای مهارتهای فردی اما در مهارتهای جمعی، بحث ارتباط موضوع بسیار مهمی است؛ مهارتی که خیلی کم آن را در جامعه خود میبینیم. افراد جامعه ما نمیتوانند با یکدیگر گفتگو کنند و حتی برقراری یک ارتباط ساده هم دشوار شده است اما در این کلاسها هنرجویان گروه بندی میشوند و با یکدیگر صحبت میکنند و در قالب یک گروه، نمایش یا بازی خاصی را میسازند و جلو میبرند و همین باعث میشود با رشد مهارتهای گروهی در قالب یک فعالیت نمایشی، در دل جامعه هم بتوانند با دیگر گروهها، ارتباطی موثر ایجاد کنند.
دیگر مهارت اجتماعی که کودکان در کلاس نمایش خلاق به دست میآورند، توانایی بیان خواستهها و احساساتشان است و اینها نکات بسیار مهمی است که هم به درد فعالیت هنری در قالب تئاتر میخورد و هم به زندگی شخصیمان کمک بسیاری میکند تا بتوانیم احساسات و حرفهای خود را بزنیم و آنها را سرکوب نکنیم. یکی از کارهایی که انجام میدهیم این است که در پایان جلسه، نظرسنجی داریم درباره اینکه در کلاس چه یاد گرفتهایم. من اصلا خطدهی خاصی نمیکنم که این بازی برای چیست. بلکه اجازه میدهم کودکان تخیل کنند و گاه من از آنها چیزهایی تازه یاد میگیرم و میبینم ذهن آنها به سمت و سویی رفته که اصلا به آن فکر نکردهام.
نکته مهم دیگر اینکه، نمایش خلاق مورد نیاز همه گروههای سنی است. ما باید مدام تخیل خود را پرورش دهیم. جامعهای که خلاقیت و تخیل مردمانش پرورش نکند، درجا میزند و رشد نخواهد کرد.
چرا جامعه ما دچار افسردگی میشود؟ چون احساساتمان را بیان نمیکنیم. پس میبینیم نمایش خلاق صرفا ویژه خردسالان نیست. تمام این مهارتها که پیوند بسیار نزدیکی با مهارتهای زندگی هم دارد، برای بزرگسالان هم بسیار مهم است و ما نیز باید این بازیها را انجام دهیم و شاید تنها نوع تمرینش برای گروه بزرگسال در مقایسه با کودک و خردسال تغییر میکند وگرنه محتوا برای همه گروههای سنی یکسان است. مادامی که این مهارتها را نداشته باشیم، بویژه وقتی به عنوان افراد بالای هیجده سال وارد جامعه میشویم، منزوی و سرکوب خواهیم شد.